تألیف: سرویس دین و دعوت پایگاه اطلاعرسانی اصلاح
مشترکات کتابهای آسمانی:[23]
کتابهای آسمانی نقاط مشترک فراوانی دارند، از جمله:
1. منبع واحد: کلیهی کتابهای آسمانی از طرف خدای واحد بر پیامبران نازل شدهاند.
الم * اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَی الْقَیومُ *نَزَّلَ عَلَیکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِمَا بَینَ یدَیهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالإِنْجِیلَ * مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَاللَّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ[24] یعنی: الف. لام. میم. جز الله، خدایی نیست و او زنده (به خود) و متصرف (در کار و بار جهان) است. کتاب را بر تو نازل کرده است که مشتمل بر حق است. و تصدیقکنندهی کتابهایی است که قبل از آن بودهاند. و خداوند پیش از آن تورات و انجیل را نازل کرده است. پیش از (قرآن، تورات و انجیل را نازل کرده است) جهت رهنمود مردمان. و (چون منحرف گشتند، قرآن، یعنی) جدا سازندهی (حق از باطل را) فرو فرستاده است. بیگمان کسانی که نسبت به آیات خدا کفر ورزند، عذاب سختی دارند و خداوند توانا و انتقام گیرنده است.
2. هدف واحد: تمامی کتابهای آسمانی به سوی یک هدف واحد، که عبادت خدای یگانه و دوری از شریک قایل شدن برای او میباشد، دعوت میکنند و به تعبیری دیگر، انسانهارا به تسلیم شدن در برابر خدا فرا میخوانند. خداوندY در قرآن کریم میفرماید:
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنْ اُعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ...[25] یعنی: ما به میان هر ملتی پیامبری را فرستادهایم (و محتوای دعوت همهی پیامبران این بوده است) که خدا را بپرستید و از طاغوت (شیطان، بتان، ستمگران و ...) دوری کنید ... .
خداوند ابراهیم(ع) را به تسلیم شدن در برابر خود امر میکند:
إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ[26] یعنی: آنگاه که پروردگارش به او گفت: اخلاص داشته باش. گفت: خالصانه تسلیم پروردگار جهانیان گشتم.
موسی(ع)نیز به قومش میگوید:
وَقَالَ مُوسَى یا قَوْمِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَیهِ تَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُسْلِمِینَ[27] یعنی: موسی (برای دلداری و تشجیع مؤمنان) گفت: ای قوم من! اگر واقعاً به خدا ایمان دارید بر او توکل کنید (و باید بر او توکل کنید) اگر خود را به او تسلیم کردهاید.
و حواریون به عیسی(ع) گفتند:
... قَالَ الْحَوَارِیونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ[28] یعنی: ... حواریون گفتند ما یاوران خداییم (زیرا ما) به او ایمان آوردهایم و گواه باش که ما مخلص و منقاد (اوامر) او هستیم.
بنابراین هدف فرستادن کتابهای آسمانی، دعوت به دین اسلام و بندگی خدای بیشریک میباشد. به همین خاطر است که خداوند میفرماید:
إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الإِسْلامُ...[29] یعنی: بیگمان دین (حق و پسندیده) در پیشگاه خدا، اسلام (یعنی خالصانه تسلیم فرمان الله شدن) است... .
3. پایههای ایمان: کتابهای آسمانی مسایل ایمان به غیب، پیامبران، زنده شدن پس از مرگ و امثال آن را بحث نمودهاند.
4. قواعد کلی: کتابهای آسمانی به مجموعهای از قوانین کلی- که بشر لازم است آنها را بفهمد- اشاره نمودهاند. از جملهی این قوانین کلی و ثابت، نظام پاداش و جزاست. به این معنی که انسان تنها در مقابل عمل خوب و بدی که خودش انجام میدهد، پاداش یا جزا داده میشود، نه در مقابل عمل دیگران.
أَمْ لَمْ ینَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَى * وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى * أَلاَّ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى * وَأَنْ لَیسَ لِلإِنسَانِ إِلاَّ مَا سَعَى * وَأَنَّ سَعْیهُ سَوْفَ یرَى * ثُمَّ یجْزَاهُ الْجَزَاءَ الأَوْفَى[30] یعنی: یا بدانچه در تورات موسی بوده است، مطلع و خبرش نکردهاند؟ یا از آنچه در صحف ابراهیم بوده است؛ ابراهیمی که (قهرمان توحید بوده و وظیفهی خود را) به بهترین وجه ادا کرده است، (در صحف ایشان آمده است) که هیچکس بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد. و این که برای انسان پاداش و بهرهای نیست جز آنچه خود کرده و برای آن تلاش نموده است. و اینکه قطعاًسعی و کوشش او دیده خواهد شد. سپس (در برابر کارش) سزا و جزای کافی داده میشود.
همچنین از دیگر قوانین کلی، سخن گفتن از تزکیهی نفس و بیان این نکته است که رستگاری انسان متحقق نمیشود، مگر با تزکیهی نفس و اطاعت از اوامر خدا و بندگی او و ترجیح آخرت بر دنیا.
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى * وَذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى * بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا * وَالآخِرَةُ خَیرٌ وَأَبْقَى * إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الأُولَى *صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى[31] یعنی: قطعاً رستگار میگردد کسی که خویشتن را (از کثافت کفر و معاصی) پاکیزه دارد. و نام پروردگار خود را ببرَد و نماز بگزارد و فروتنی کند. بلکه (بنا به سرشت انسانی) زندگی دنیا را ترجیح میدهند و برمیگزینند. در حالیکه آخرت بهتر و پایندهتر است. این در کتابهای پیشین بوده است. (از جمله در) کتابهای ابراهیم و موسی.
باز از جملهی چنین قوانینی، بحثِ به ارث بردن زمین توسط بندگان صالح خداست،آنجا که خداوند میفرماید:
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأَرْضَ یرِثُهَا عِبَادِی الصَّالِحُونَ[32] یعنی: ما علاوه بر قرآن، در تمام کتب نوشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایستهی ما به ارث خواهند برد.
همچنین اشاره به این که عاقبت و پایان کار از آنِ تقوا پیشگان است؛ آنچنانکه خداوند میفرماید:
قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ یورِثُهَا مَنْ یشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ[33] یعنی: موسی به قوم خود گفت: ا زخدا یاری جویید و شکیبایی کنید و بیگمان خدا زمین را به کسانی از بندگان خود واگذار میکند که خود بخواهد و سرانجام (نیک و پسندیده در گیر و دار جهان) از آن پرهیزگاران است.
5. مساوات و برابری: تمامی انبیا حامل ترازوی عدل و قسط بودهاند. خداوند میفرماید:
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُس
نظرات